از یه سری آدما که از دور سلام میدن و اهل قاطی شدن نیستن خیلی خوشم میاد.....اونایی که خونسردن.....اونایی که عوام بهشون میگن خودتو نگیر.....اونایی که تو زندگیشون فقط با چن نفرن......شایدم فقط با یه نفر......نکه خودشون بخوان و نتونن.....نه ، نمیخوان......ذاتأ منزوی و گوشه گیرن......
اونا راحتن.......خییییلی.....
نه به کسی علاقمند میشن..... نه دلشون واسه کسی تنگ میشه......نه دلشون میخواد کسی رو ببینن......
کاش میشد همین الان همه چی آپدیت میشد......حوصله تکرار این روزای بی خاصیت و ندارم......
هیچ چیز مثه سابق نیست.....زیر پست 92.1.16 یه تیک میزنم.....
تموم شد دیگه........لحظات خوب ، همه تموم شده......اینا همش حرفه واسه دلگرمیه من......بیایید فیلم بازی نکنیم....
ای کاش دل من حقیقت رو باور کنه....
دلم براش خیییییلی میسوزه.....کاش زودتر همه چی مشخص بشه..... این لحظه.....همین الان.....قشنگ یادم میمونه که دارم بهش فکر میکنم......
"ولی اسم تو همیشه تو قلب منه.....تا آخرین نفسم......چون تو اولین عشق من بودی........"
" کاش بدترین و انتخاب میکردم تا بهترین ماله من بشه اشتباه بزرگی کردم بهترین و انتخاب کردم......."
از کجا معلوم؟! شاید بهتر از بهترینی رو پیدا کردی............................
ای آشغال........چقدر دلم برات .......
مطمئن باش اون روز......
مثه الان که باورم نمیشه این اتفاق افتاد......
تو خوبی.......اما متأسفم که.......
آخه میگن اون روز نمیتونیم بیایم.........ایشالا که خوشبخت بشی......
نظرات شما عزیزان:
|